حکم دارالکفر (قرآن)اگر مسلمانان در انجام دادن وظایف دینی خود آزاد نباشد و مجبور به شرک و بت پرستی باشند، وظیفه شان این است که هجرت کنند. ۱ - وجوب هجرتهجرت مسلمانان از دارالکفر واجب بود. «ان الذین توفـهم الملـئکة ظالمی انفسهم قالوا فیم کنتم قالوا کنا مستضعفین فی الارض قالوا الم تکن ارض الله وسعة فتهاجروا فیها فاولـئک ماوهم جهنم وساءت مصیرا؛ کسانی که فرشتگان ( قبض ارواح)، روح آنها را گرفتند در حالی که به خویشتن ستم کرده بودند، به آنها گفتند: شما در چه حالی بودید؟ (و چرا با اینکه مسلمان بودید، در صف کفار جای داشتید؟! ) گفتند: ما در سرزمین خود، تحت فشار و مستضعف بودیم. آنها (فرشتگان) گفتند: مگر سرزمین خدا، پهناور نبود که مهاجرت کنید؟! آنها (عذری نداشتند، و) جایگاهشان دوزخ است، و سرانجام بدی دارند.» قید «ظالمی انفسهم» در آیه شریفه میرساند هجرت از دارالکفر در صورتی ضرورت دارد که مسلمان در انجام دادن وظایف دینی خود آزاد نباشد و مجبور به شرک و بت پرستی گردد. ۱.۱ - عاقبت عمل نکردن به هجرتدر تعقیب بحثهای مربوط به جهاد، در این آیات اشاره به سرنوشت شوم کسانی میشود که دم از اسلام میزدند ولی برنامه مهم اسلامی یعنی "هجرت" را عملی نساختند در نتیجه به وادیهای خطرناکی کشیده شدند و در صفوف مشرکان جان سپردند، قرآن میگوید: " کسانی که فرشتگان قبض روح، روح آنها را گرفتند در حالی که به خود ستم کرده بودند، و از آنها پرسیدند، شما اگر مسلمان بودید، پس چرا در صفوف کفار قرار داشتید و با مسلمانان جنگیدید؟ ۲ - حرمت بازگرداندن زنان مهاجربازگرداندن زنان مهاجر مسلمان به دارالکفر حرام بود. «یـایها الذین ءامنوا اذا جاءکم المؤمنـت مهـجرت فامتحنوهن الله اعلم بایمـنهن فان علمتموهن مؤمنـت فلا ترجعوهن الی الکفار... ؛ای کسانی که ایمان آوردهاید! هنگامی که زنان باایمان بعنوان هجرت نزد شما آیند، آنها را آزمایش کنید- خداوند به ایمانشان آگاهتر است- هر گاه آنان را مؤمن یافتید، آنها را بسوی کفار بازنگردانید نه آنها برای کفار حلالند و نه کفار برای آنها حلال و آنچه را همسران آنها (برای ازدواج با این زنان) پرداختهاند به آنان بپردازید و گناهی بر شما نیست که با آنها ازدواج کنید هر گاه مهرشان را به آنان بدهید و هرگز زنان کافر را در همسری خود نگه ندارید (و اگر کسی از زنان شما کافر شد و به بلاد کفر فرار کرد،) حق دارید مهری را که پرداختهاید مطالبه کنید همان گونه که آنها حق دارند مهر زنانشان را که از آنان جدا شدهاند) از شما مطالبه کنند این حکم خداوند است که در میان شما حکم میکند، و خداوند دانا و حکیم است.» ۲.۱ - وظیفه مؤمناندر دستوری به مؤمنان میفرماید: " هر گاه (زنان مؤمن) از عهده این امتحان برآمدند و آنها را مؤمن واقعی دانستید، آنها را به سوی کفار بازنگردانید" (فان علمتموهن مؤمنات فلا ترجعوهن الی الکفار). درست است که یکی از مواد تحمیلی پیمان حدیبیه این بود که افرادی را که به عنوان مسلمان از مکه به مدینه هجرت میکنند به مکه بازگردانند، ولی این ماده شامل زنان نمیشد، و لذا پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) هرگز آنها را به کفار باز نگرداند، کاری که اگر انجام میشد با توجه به ضعف فوق العاده زنان در آن جامعه سخت خطرناک بود. ۲.۲ - زمینه نزول آیهسیاق و زمینه این آیه شریفه چنین میرساند که بعد از صلح حدیبیه نازل شده. و در عهدنامههایی که بین رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و مردم مکه برقرار گردیده نوشته شده است که اگر از اهل مکه مردی ملحق به مسلمانان شد، مسلمانان موظفند او را به اهل مکه برگردانند، ولی اگر از مسلمانان مردی ملحق به اهل مکه شد اهل مکه موظف نیستند او را به مسلمانان برگردانند. و نیز از آیه شریفه چنین برمیآید که یکی از زنان مشرکین مسلمان شده، و به سوی مدینه مهاجرت کرده و همسر مشرکش به دنبالش آمده و درخواست کرده که رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) او را به وی برگرداند، و رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در پاسخ فرموده: آنچه در عهدنامه آمده این است که اگر مردی از طرفین به طرف دیگر ملحق شود باید چنین و چنان عمل کرد، و در عهدنامه درباره زنان چیزی نیامده، و به همین مدرک رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آن زن را به شوهرش نداد، و حتی مهریهای را که شوهر به همسرش داده بود به آن مرد برگردانید. اینها مطالبی است که از آیه استفاده میشود، و آیه شریفه دلالت بر احکامی مناسب این مطالب نیز دارد، البته احکام مربوط به زنان. ۳ - عدم هجرت در صورت عدم تواناییجواز باقی ماندن مستضعفان، زنان و کودکان در دارالکفر، در صورت عدم توانایی بر هجرت جایز بود. «ان الذین توفـهم الملـئکة ظالمی انفسهم قالوا فیم کنتم قالوا کنا مستضعفین فی الارض قالوا الم تکن ارض الله وسعة فتهاجروا فیها فاولـئک ماوهم جهنم وساءت مصیرا• الا المستضعفین من الرجال والنساء والولدن لا یستطیعون حیلة ولا یهتدون سبیلا؛کسانی که فرشتگان (قبض ارواح)، روح آنها را گرفتند در حالی که به خویشتن ستم کرده بودند، به آنها گفتند: شما در چه حالی بودید؟ (و چرا با اینکه مسلمان بودید، در صف کفار جای داشتید؟! ) گفتند: ما در سرزمین خود، تحت فشار و مستضعف بودیم. آنها (فرشتگان) گفتند: مگر سرزمین خدا، پهناور نبود که مهاجرت کنید؟! آنها (عذری نداشتند، و) جایگاهشان دوزخ است، و سرانجام بدی دارند. • مگر آن دسته از مردان و زنان و کودکانی که براستی تحت فشار قرار گرفتهاند (و حقیقتا مستضعفند) نه چارهای دارند، و نه راهی (برای نجات از آن محیط آلوده) مییابند.» ۳.۱ - استثناء منقطعاین استثناء به اصطلاح استثنایی است منقطع، یعنی افراد استثناء شده قبلا در بین جمعیت مستثنا منه نبودند و اگر افراد نامبرده یعنی رجال و نساء و ولدان را نخست مستضعف خواند و سپس این تعبیر خود را با جمله بعدی تفسیر کرد، برای این بود که بفهماند افرادی که قبلا مورد بحث بودند ادعای استضعاف میکردند، ولی در حقیقت مستضعف نبودند، چون میتوانستند شرائط زندگی خود را عوض کنند و خود را از استضعاف رها سازند مستضعف حقیقی این مردان و زنان و کودکانی هستند که نمیتوانند خود را از وضعی که دارند رها سازند و اگر بطور مفصل یکی یکی طبقات آنها را برشمرد و فرمود: مردان و زنان و کودکان، برای این بود که حکم الهی را بطور روشن بیان کند و دیگر جای سؤال برای کسی باقی نگذارد. ۴ - پانویس۵ - منبعفرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حکم دارالکفر». |